آپادانا

نرسیده به درخت کوچه باغی است که از خواب خدا سبزتر است و در آن عشق به اندازه پرهای صداقت آبی است...

آپادانا

نرسیده به درخت کوچه باغی است که از خواب خدا سبزتر است و در آن عشق به اندازه پرهای صداقت آبی است...

نقش و نقاب

سحرگاه است و من بیدار

گویی به دورم از فریب گیتی غدّار

ستاره، سکوت، سیاهی...

و شاید اندکی باز هم تباهی!

از تهی سرشارم اکنون

چنان گویی که من بیمارم اکنون !

شاید بتواند کمی آرامم کند

تابش نقره ای رنگ مهتابم اکنون

باز باید کرد پنجره را

پنجره ی پر غبار این دل پژمرده را !

برهانمش از این رنج و تباهی

از قصه ی پر غصه ی این درد و سیاهی !

خسته ام از همه تکرارها...

خسته از رنجها، غم ها و بلاها...

در انتظار فردایی پرخاطره ام...

فردایی که با شهامت فریاد زنم:

آی من انسانی آزاده ام...!!!

فردا و فرداهایی پر از شادی

روزهایی سرشار‌‌‌ ِ آزادی !

می خواهم که خود باشم

از اینجا تا به آخر

به دور از نقش های پر ریای این بازی

نقاب از چهره ام خواهد افکند

سرانجام این بازیگر غدّار بازی !!!

بهتر این باشد که خود اندازم آنرا

به دور از اضطراب و ترس و پروا...

از این پس من شاد شاد هستم

بی ریا و بی دغل، آزاد هستم!

همه گویم تو را شکر ای خدایا

که دارم چون تویی پروردگارا...

گوییا صوت اذان

بر آسمان دلم طنین افکن شده

گویی دلم آماده ی از خود گذشتن شده...

وضو گیرم، نمازی می گزارم!

باشد که زین پس روزها را

بی نقاب و نقش به فرداها سپارم...!!!

نظرات 13 + ارسال نظر
امیر سه‌شنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 12:19 ق.ظ http://diamound.co.sr

سلام
آدم میخواد بی نقاب باشه ولی نمیشه
و اگه نزنی هم ضربه می خوری همونطور که من خوردم از بی نقابی

سلام آقای امیر. خوش اومدین. خوشحالم از آشنایی با شما. میشه اما رستیاتش انقدر سخته که می گیم نمیشه.... نمی دونم چی بگم... حق می دم به شما.... اما آخه با زدنش هم خودمون عذاب می کشیم... اقلا وجدان خودمون راحت باشه بهتره....
در هر صورت مرسی از شما. بازم تشریف بیارید. همیشه شاد٬ موفق و سلامت باشید. یا علی.

نقره ای سه‌شنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 12:49 ق.ظ

اهم ... ممم ... خوب بود!

کاربر سه‌شنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 04:14 ق.ظ http://s

سلام. پارمیس عزیز مقاله های شما یکیش امید میده یکیش نا امید میکنه بالاخره اینوری یا اونوری کدومش ؟ زندگی بالا داره پایین داره لحظاتی شیرین لحظاتی تلخ . نگاهی زیبا نگاهی زشت همه چیزای خوب وقتی معنا داره که چیزای بد کنارش باشه . اما بعضی وقتا باید نقاب داشته باشی چون در بخی شرایط بدون نقاب بازنده ای

سلام دوست بسیار عزیز. خوب هستین؟
اول اینکه باید تشکر کنم از شما چون مشخصه مطالب وبلاگ رو مرتب پیگیری می کنید...
دوست گلم من هم مثل همه ی آدما یه روز شادم یه روز غمگین و بر اساس این حالات روزانه٬ مطالبم رو پست می کنم.. می نویسم...گاهی از شادی گاهی از غصه.... تنها موضوعی که تداوم داره توی نوشته هام توکل و امید به خداست چون هیچ وقت رنگ محبتش از یادم نمیره...
بازم مرسی از شما دوست عزیز. همیشه شاد٬ موفق و سبز باشید. یا علی.

مردی که مرده بود سه‌شنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 01:45 ب.ظ http://zendeh-be-goor.blogsky.com


خوشم اومد داری میای تو خط...نقاب و تباهی و خستگی و تکرار.......
ایول....ایول
زنده باد روزهایی که هیچ کس هیچ کس رو درک نمیکنه....

سلام سلام. ( دو نقطه دی)
مرسی... خوشحال شدم دیدمتون...
شاد و سبز باشید. یا علی.

مردی که مرده بود سه‌شنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 02:54 ب.ظ http://zendeh-be-goor.blogsky.com

انتظار به پایان رسید

انتظار اینکه آپ دیت بشید یا اینکه دارم به افکار شما نزدیک میشم؟! (به گفته ی خودتون) (چشمک و دو نقطه دی)

مصطفی سه‌شنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 03:25 ب.ظ http://mostafa-sh.blogsky.com

نگاهم به تار و پود سیاه ساقه گل چسبید
و گرمی رگ هایش را حس کرد
همه زندگی ام در گلوی گل کاشی چکیده بود
گل کاشی زندگی دیگر داشت

ممنونم از شما

سلام. خوبین؟ مرسی خیلی خیلی قشنگ بود....
من هم از شما ممنونم. خوشحال شدم. همیشه شاد و سبز باشید. یا علی.

نقره ای چهارشنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 12:51 ق.ظ

بابا حرف گوش کن!! اگه از اول میدونستم اینقدر خانومی ... هه هه !!

یکی چهارشنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 03:07 ق.ظ

خداحافظ وبلاگ . همین حالا

.....!!!! با من هستین؟!!! (دو نقطه دی) دوست عزیز مرسی که به من سر زدین...اما کاش یکم واضح تر می نوشتین... در هر صورت شاد و موفق باشید همیشه. یا علی.

مردی که مرده بود چهارشنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 06:44 ب.ظ http://zendeh-be-goor.blogsky.com

من آپم

مرسی که خبر دادین... اما من دیر رسیدم... ببخشید...

بهنام چهارشنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 10:23 ب.ظ

سلام پارمیس خانم
واقعا از لطفتون ممنونم
واقعیت اینه که طیاد نمیتونم بیام نت
متاسفانه سرم خیلی شلوغه
مطلبتون خیلی قشنگ بود مرسی که خبرم کردید
راستی اگر تمایل داشتید در سرویس خبری بلاگم عضو بشید و از به روز شدن اون با خبر بشید
مرسی
با آرزوی موفقیت برای شما دوست عزیز

سلام آقای کاتبی کم پیدا... خوبین شما؟ مرسی که به من سر زدین... مرسی ممنونم. مرسی...
موفق٬ شاد و سلامت باشید. یا علی.بازم مرسی.

من پنج‌شنبه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 06:45 ب.ظ http://blue-stars.blogsky.com

شعر خیلی قشنگی بود
واقعا نمیدونم دنیا بدون نقاب چی میشه
و چه اتفاقی میفته اون روزی که هیچ نقابی برا هیچ کس نمی مونه!

سلام دوست عزیز. مرسی که به من سر زدین خوشحالم از آشنایی با شما... کامنت خیلی قشنگی دادین... ممنونم. بازم پیش ما بیاید خوشحال میشم. همیشه شاد٬ موفق و سلامت باشید. یا حق.

مردی که مرده بود جمعه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 12:57 ق.ظ http://zendeh-be-goor.blogsky.com

where r u???????????

همین جاها اما .... بدجوری گرفتارم... ببخشید...

مردی که مرده بود جمعه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 11:07 ب.ظ http://zendeh-be-goor.blogsky.com

نگرانمون کردی...

سلام آقای سهند مهربون. خوبین؟ من خوبم نگران نباشید... یه گرفتاری واسم پیش اومده نتونستم بیام اصلا سر بزنم.... مرسی که مرتب بهم سر زدین.... الان میام سر میزنم به شما.... موفق٬ شاد و سلامت باشید. در پناه حق.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد