آپادانا

نرسیده به درخت کوچه باغی است که از خواب خدا سبزتر است و در آن عشق به اندازه پرهای صداقت آبی است...

آپادانا

نرسیده به درخت کوچه باغی است که از خواب خدا سبزتر است و در آن عشق به اندازه پرهای صداقت آبی است...

شب...سکوت... یار همیشگی: خدای مهربون!

باز شب شد...غرق در افکاری می شوم که ناخودآگاه بر ذهن خسته ام هجوم آورده اند...!

پنجره را می گشایم...

باز باری دیگر آسمان مخمل سیاه رنگ خویش گشوده و شب بیدارگان همیشگی اش چشمک زنان نور افشانی می کنند.کدامین ستاره ستاره ی من است؟!...

آیا من هم چون تو ستاره ای دارم؟!

نمی دانم...شاید...

شب است و گیتی غرق در سیاهی. همیشه به آسمان دلربای شب افسوس می خورم...!

خوشا به حالش!

هم او که تا سحرگاه غرق در سکوت دل انگیزی ست اما تنها نیست...!

هیچگاه تنهایش نمی گذارند آن ستاره های چشمک زن همیشه عاشق...!

نسیمی خنک می وزد.از پنجره آرام آرام صورت خیسم را می نوازد!

آری اشک های جاری شده از چشمانم صورتم را خیس خیس کرده اند...یکدست...!

آری باز شب شد... باز غم تنهایی... باز سکوتی مبهم!

تا کی اش را نمی دانم! تنها می دانم اوست که مرا یاری خواهد کرد

همانگونه که از نیستی هستم کرد

و از عدم به وجود رسیدم!!!

گاه بر این باور می رسم که هنوز هم می توان عاشق بود!

عاشق ماند و عاشق کرد...!

هیچ عشقی را زیباتر از عشق ورزیدن به او ندیدم

هیچگاه سلامم را بی پاسخ نگذاشت

هیچگاه نشد که از غم و اندوه بنالم و او دست نوازش بر رخسارم نکشد!

نشد که لبخندی مهربان را از چشمان گریانم دریغ کند!

هیچ زمان نتوانستم حقیقتا او را ببینم ولی

هیچگاه هم نشد که حسش نکنم...!

گویی او همیشه و در همه جا مرا می بیند ولی افسوس لحظه ای چشمانم او را ندید...!

کاش میشد می دیدم او را

هم او که مهربان ترین است... کاش...!!!
نظرات 9 + ارسال نظر
علی یکشنبه 6 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 02:35 ق.ظ http://4pe.blogsky.com

جالب بود البته مطلب قبلی منظورم بود!

سلام آقا علی عزیز. مرسی از شما. وممنون که از این پست خوشت نیومد...! (خنده و چشمک). خوشحال شدم از دیدنتون. بازم پیشم بیاید. در پناه خدا شاد و موفق باشید.

مصطفی یکشنبه 6 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 04:29 ق.ظ http://mostafash.blogsky.com

سلام خوب هستین
برم دعا کنید درست تصمیم بگیرم

مل همیشه عالی

سلام عزیز. رو چشمم حتما دعا میکنم البته اگر لیاقتشو داشته باشم. انشاالله که شما هم درست تصمیم میگیرید(نگران شدم). مرسی از لطفت عزیز.من هم از شما ممنونم آقا مصطفی گل. منتظرتون هستم بازم. شاد موفق و سلامت باشید. یا حق.

مصطفی یکشنبه 6 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 04:30 ق.ظ

اینقدر گیجم که نمیدونم چه جوری نوشتم
به هر حال ممنونم ازتون

مهران یکشنبه 6 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 12:05 ب.ظ http://hashiyee.blogfa.com

اول اینکه من عصبانیم - چون یه پست عقب افتادم و دیر رسیدم
دوم اینکه من خواهش دارم که - هر وقت مطلب جدیدی داری من رو خبر کن
سوم اینکه یه چیز خنده دار : من تا حالا فکر می کردم که تو پسری ولی همش فکرم یه جاش می لنگید چون همش تو نوشته هات دنبال خشونت پسرونه می گشتم نبود که نبود.
چهارم اینکه اوندفعه هم از چیزی ناراحت نشده بودم ، فقط هدفم این بود که بگم من نمی تونم در مقابل نویسنده اون مطلب سر بلند کنم چه برسه با اینکه در مورد نوشته اش نظر بدم
پنجم هم نداره
خوب و خوش و خورم باشی

سلام آقا مهران عزیز. عصبانی نباش مهم نیست! چشم رو چشمم.
خیلی خنده دار بود(خنده) الهی شکر که خشونتی ندیدید والا مطمئن میشدید نه؟!
منم نگفتم ناراحت شدید اتفاقا از کامنت تون خیلی هم خوشم اومد.
تازشم مرسی از شما چون باعث شدی یه سری هم به نوشته های خودم بزنم و یه نمونش رو پست کنم (همین پست) (چشمک)
مرسی عزیز. شما هم انشاالله موفق شاد و سلامت باشید یا حق.

مهران یکشنبه 6 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 12:06 ب.ظ

من خرم رو چرا خورم نوشتم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

... (چشمک)

حسین یکشنبه 6 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 01:02 ب.ظ http://barayekhodam.blogsky .com

باز سلام .
پارمیس جان ایندفه جدی نوشتی شوخی ممنوع نمیتونم پرت وپلا بنویسم.(خنده و چشمک).
اگه اجازه بدی این پستتو مینویسم پیش خودم نگه میدارم چون خیلی توپ بود.
راستی اگه برای منم دعا کنی ممنونت میشم.
راستی جدی جدی مهران فکر کرده پسری؟

سلام آقا حسین عزیز. خوبی شما؟ خیلی خوشحالم کردید که اومدید. جالب بود کامنت تون من کلی خندیدم ولی بگم که اون بارای قبل هم اصلا پرت وپلا نبوده. (جدی جدی)
معلومه که اجازه میدم مرسی شما لطف دارید. یکم به نوشته هام امیدوار شدم. رو چشمم اگه لیاقتش رو داشته باشم چشم. امیدوارم خدا رو سفیدم کنه! (خنده)
آره انگار اون عزیز جدی جدی فکر کردن من پسرم. البته دیگه واسم عادی شده ایشون چندمین نفر هستن که این فکر رو کردن( توی وبلاگ) البته خودشون هم گویا شک داشتن...
بازم پیشم بیاید ها. شاد و سبز باشی. یا حق.

بهنام یکشنبه 6 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 03:52 ب.ظ http://www.behnamkatebi.blogfa.com

سلام پارمیس جان....
به احتمال زیاد بعد از عید با یه وبلاگ جدید خدمتت برسم
اما خب حتما قسمت نجومیشو فراموش نمیکنم
هر وقت آپ کردی خوشحال میشم خبرم کنی
ارادتمند

سلام آقا بهنام گل. خوبین؟مرسی که اومدین پیشم بازم منتظرتون هستم. چشم من منتظرم انشاالله که موفق باشید عزیز. خیلیم عالی.چشم رو چشمم. همیشه سبز باشید و لبتون خندون. در پناه خدا.

نقره ای یکشنبه 6 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 11:03 ب.ظ

کاش می شد ....

...

آغاز ثبت نام دومین مسابقه سراسری نج دوشنبه 7 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 06:41 ب.ظ http://www.nojumi.blogfa.com

منابع

سطح مقدماتی : کتاب شناخت مبانی نجوم ۱ و ۲ ( انتشارات مدرسه )

سطح عمومی : کتاب نجوم دینامیکی ( مرکز نشر دانشگاهی )

سطح پیشرفته :

جلد اول کتاب های اختر فیزیک ستاره ای ( مرکز نشر دانشگاهی )

اختر فیزیک مقدماتی ( آستان قدس رضوی)

جوایز

یک دستگاه تلسکوپ TAL120 دودستگاه تلسکوپ TAL65
سه دستگاه دوربین دوچشمی 70*15 یک دستگاه دوربین دوچشمی 40*21-7
یک دستگاه دوربین دوچشمی 50*7 یک دستگاه دوربین دوچشمی 35*7
15 اشتراک یکساله ماه نامه نجوم 15 اشتراک شش ماهه ماه نامه نجوم

زمان مسابقه : ۱۴ اردیبهشت ۸۵

سلام. مرسی از شما. ممنونم. به خدا میسپارمتون. موفق باشید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد