آپادانا

نرسیده به درخت کوچه باغی است که از خواب خدا سبزتر است و در آن عشق به اندازه پرهای صداقت آبی است...

آپادانا

نرسیده به درخت کوچه باغی است که از خواب خدا سبزتر است و در آن عشق به اندازه پرهای صداقت آبی است...

اعترافات حقیقی... !!!

 آیا سقفی بالای سرت هست؟

نانی برای خوردن ، لباسی برای پوشیدن و ساعتی برای خوابیدن داری؟ آری!

نامی برای خوانده شدن، کتابی برای آموختن و دانشی برای یاد دادن داری؟ آری!

بدنی سلامت برای برداشتن سبد یک پیرزن، سخنی برای شاد کردن یک کودک، دهانی برای خندیدن  و خنداندن داری؟ آری!

لحظه ای برای حس کردن، قلبی برای دوست داشتن و خدایی برای پرستیدن داری؟ آری!

پس خوشبختی، بسیار خوشبخت. برو و شکرگزار خدای مهربان باش.

 

 

 

 

وقتی این مطلب رو خوندم اون قسمت از امیدی رو که از دست داده بودم باز بدست آوردم... دیدم واقعا گاهی خیلی ناشکر میشم خیلی...

خدایا ! یه دنیا ممنونتم.فقط خواهش می کنم هیچ وقت تنهام نذار هیچ وقت.

 

 

نظرات 10 + ارسال نظر
مهران شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 02:08 ق.ظ http://hashiyee.blogfa.com

و اگر سقفی نداشتم و نانی و لباسی و ساعتی و نامی و کتابی و دانشی و بدنی سالم و سخنی شاد و دهانی و لحظه ای و قلبی
فقط خدایی برای پرستش داشتم باز هم خوشبخت بودم

سلام به شما آقای بامعرفت. بازم لطف کردید و من رو با این لطفتون خوشحال. خیلی حرف قشنگ و با معنی بود. خوشحالم که همچین طرز فکر زیبایی دارید. میدونید فقط می خوام بگم که خیلی چیزا داریم که نسبت بهش بی تفاوتیم خیلی چیزایی که ممکنه بعضیا نداشته باشن پس بهترین کار اینه که بگیم خدایا شکرت.
گاهی آدم شرمنده میشه از اینکه به این همه لطف خدا اعتنایی نمی کنه این که هیچ گله و شکایت هم الی ماشاالله...
دلتون بهاری. لبتون همیشه خندون.موفق باشید. یا حق.

[ بدون نام ] شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 09:52 ق.ظ http://bazar.mg-blog.com

سلام. چندتاییشو خوندم. خیلی خوب بود. موفق باشید...!

سلام به شما دوست عزیز. مرسی که از وبلاگ من دیدن کردید. خوشحالم از آشنایی با شما. از لطفتون بی نهایت سپاس گزارم. باز هم منتظر حضور سبزتون هستم. شاد و موفق باشید. در پناه خدای مهربون.

کیمیا شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 02:06 ب.ظ

سلام!
وخدایی که دراین نزدیکی است!

خدایا!من درکنج کلبه ام چیزی دارم که تونداری
من چون تویی رادارم توچون خودنداری!

وخداوندراهزارمرتبه شکربه خاطرهمه چیزهایی که داده وباز هم شکر به خاطر چیزهایی که نداده که چه بسا اگرمیداد مسئولیتمان سنگینتروبارگناهانمان بیشتر میشد پس شکرخداکه آنچه راکه مصلحت است میدهد.

سلام به کیمیا خانوم گل. مرسی عزیزم که میاید به من سر میزنید. خیلی از دیدنتون خوشحال میشم همیشه. خیلی کامنت تون قشنگ بود. واقعیتی هست که نمیشه نادیده گرفتش هیچ وقت. بازم مرسی از شما. همیشه شاد باشی و موفق. ایام به کام. در پناه خالق یگانه.

بهنام شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 02:49 ب.ظ

سلام پارمیس جان
نه عزیزم خواهش میکنم
تازه من باید تشکر کنم
خیلی زیبا بود
بهت تبریک میگم
واقعا ما آدما خیلی وقتا به یاد خدا نیستیم در حالی که هر چی داریم از خداست
این یه واقعیته انکارشم نمیشه کرد
امیدوارم تو هم در پناه خالق دانا وتوانا سلامت و آگاه باشی
ارادتمند

سلام آقای کاتبی عزیز و با معرفت.خواهش میکنم تشکر لازم نیست. شما خیلی به من لطف دارید. مرسی از شما. ممنون از کامنت زیباتون. واستون بهترین روز ها رو آرزو می کنم. ایام به کام. موفق باشید و سلامت. حق نگه دارتون باشه.

نقره ای شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 04:59 ب.ظ

...!

...

نقره ای شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 05:04 ب.ظ

و این به آن معناست که هیچ چیز برای گفتن نداشتم!!! بیا اینطوری فکر کنیم که یه چیزی تو ناخودآگاهم منو اینجا می کشونه ... اما ذهن آگاهم فرار می کنه ... بیا اسمشو بذاریم درگیری با خود ... یا مثلا ... برزخ ماندن و رفتن!!!!

سلام عزیز.(چیزی نمی گم چون قراره جواب ندم) (چشمک)
مرسی که همیشه بهم سر می زنید.

مردی که مرده بود یکشنبه 13 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 12:12 ق.ظ http://zendeh-be-goor.blogsky.com

این هم یه حقیقتی هست....اما اگر اجازه بدید من میخوام خودم رو برنم به نفهمی........اشکالی داره؟..........
راستی من اپ شدم
ولی بیچاره شعری که حتی شاعرش هم دوسش نداره

........................تا بعد

سلام آقا سهند گل. مرسی که بازم اومدید.از دیدنتون همیشه خوشحال میشم.در مورد کامنت تون : فقط مراقب باشید وقتی به خودتون نیاید که پشیمون شده باشید ها چون ممکنه کلی زمان مفید رو از دست داده باشید حالا اگر می خواید می تونید بی خیال باشید در این مورد (چشمک). چشم حتما بهتون سر می زنم.نه من مطمئنم مثل همیشه پستتون عالیه فقط نمی دونم چرا انقدر خودتون رو دست کم می گیرید! بازم منتظر حضور گرم و صمیمی تون هستم. شاد و سربلند باشید. در پناه ایزد یگانه.

مردی که مرده بود یکشنبه 13 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 01:43 ب.ظ http://zendeh-be-goor.blogsky.com

وقتی به توشتن اصرار میکنم بهتر از این نمیشه..........باید به صدای درون گوش کرد........
.........................گم باش و پیدا
که از سایه ها افتابی تری

سلام اقای عزیز و با معرفت. خوبین؟ البته کاملا با این حرفتون که نوشتن حس و حال می خواد و باید به صدای درون گوش کرد موافقم. ولی باز هم اگر چه خودتون از شعرتون راضی نبودید باید عرض کنم که عالیه به کارتون ادامه بدید.(لبخند و چشمک)
همیشه پیشم بیاید. خوشحالم میکنید. سلامت و شاد باشید. حق نگهدارتون.

جلال یکشنبه 13 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 06:06 ب.ظ http://www.carboon.blogfa.com

سلام اول وب جالبی داری بعد از اون تو وب باحال شما جایی برای پیوند ما هست مرسی

سلام آقا جلال عزیز. من باید اول به شما خوش آمد عرض کنم. مرسی از اینکه از وبلاگم دیدن کردید. مرسی شما لطف دارید. بله حتما. من شما رو لینک میکنم.
باز هم با حضور صمیمانه تون من رو خوشحال کنید. همیشه سلامت شاد و پیروز باشید. یا حق.

علی سلطانی مجد دوشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 12:40 ق.ظ http://asheghi4u.blogsky.com

سلام خانم پارمیس . من فکر می کنم خدا هیچوقت ماها رو تنها نمیزاره این ماییم که خیلی از اون دور میشیم بر عکس اون دوست داره به ما نزدیکتر بشه

سلام آقای مجد عزیز. مرسی از شما. خیلی حرف قشنگی بود سعی میکنم به خاطر بسپارم. موفق شاد و سلامت باشید. حق نگهدارتون.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد