آپادانا

نرسیده به درخت کوچه باغی است که از خواب خدا سبزتر است و در آن عشق به اندازه پرهای صداقت آبی است...

آپادانا

نرسیده به درخت کوچه باغی است که از خواب خدا سبزتر است و در آن عشق به اندازه پرهای صداقت آبی است...

یه داستان جالب...

روزی یک مرد ثروتمند پسر بچه ی کوچکش را به یک ده برد تا به او نشان دهد مردمی که در آن ده زندگی می کنند چقدر فقیر هستند!

آنها یک روز و یک شب را در خانه ی محقر یک روستایی به سر بردند.

در راه بازگشت و در پایان سفر مرد از پسرش پرسید: نظرت در مورد مسافرتمان چه بود؟...

پسر پاسخ داد: عالی بود پدر!

پدر پرسید: آیا به زندگی آنها توجه کردی؟ پسر پاسخ داد: فکر می کنم!!!

و پدر پرسید: چه چیز از این سفر یاد گرفتی؟

پسر کمی مکث کرد و به آرامی گفت: فهمیدم که ما در خانه یک سگ داریم و آنها چهار تا!!!

ما در حیاطمان یک فواره داریم و آنها  رودخانه ای دارند که نهایت ندارد!

ما در حیاطمان فانوس های تزیینی داریم و آنها ستارگان را دارند!

حیاط ما به دیوارهایش منتهی می شود اما باغ آنها بی انتهاست!!!

در پایان حرف های پسر زبان مرد بند آمده بود... پسر اضافه کرد: متشکرم پدر که به من نشان دادید که واقعا ما چقدر فقیر هستیم....!!!!!!

 

خانه ی دوست کجاست؟ در فلق بود که پرسید سوار.

آسمان مکثی کرد!

رهگذر شاخه ی نوری که به لب داشت به تاریکی شن ها بخشید و به انگشت نشان داد سپیداری و گفت:

نرسیده به درخت کوچه باغی ست که از خواب خدا سبزتر است و در آن عشق به اندازه ی پرهای صداقت آبی ست...

می روی تا ته آن کوچه که از پشت بلوغ سر به در می آرد!

زندگی خالی نیست : مهربانی هست ، سیب هست ، ایمان هست!

آری ؛ تا شقایق هست زندگی باید کرد.

در دل من چیزی هست مثل یک بیشه ی نور ، مثل خواب دم صبح!

چنان بی تابم که دلم می خواهد بدوم تا ته دشت ، بروم تا سر کوه !

دورها آوایی ست که مرا می خواند...

 

(سهراب سپهری)

 

نظرات 7 + ارسال نظر
روزبهان برمکی دوشنبه 27 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 12:13 ق.ظ http://secularism.blogsky.com

اگر زندگیهایمان سوختن و ساختن است،
لااقل چراغ باشیم،
یک چراغ نفتی قدیمی، مثلاً!
چرا که آئین چراغ،
هرچه باشد،
خاموشی نیست!

درود بر شما

سلام آقای برمکی. خیلی خوش اومدین. از آشنایی با شما خوشحالم. مرسی از متن زیباتون واقعا ممنونم. باز هم پیش ما بیاید خوشحال میشم. همیشه شاد باشید. یا حق.

نادونی دوشنبه 27 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 12:57 ق.ظ http://n-a-d-o-n.blogsky.com

سلام....
خیلی خوشحالم که حداقل یکی پیدا شد و نوشت که...
نه خستست...
نه تنها...
نه پژمرده....
نه فوش بده به کج و کوله بودن دنیا...
ولی جون هر کی دوسش داری دخمل خوب کوتاه بنویس وقت کنیم بخونیم......(شوخمک)...
یاعلی
تاتا

سلام آقای عزیز. خوش اومدین. خوشحالم از آشنایی باشما. مرسی ممنون. چشم اما آخرش من نفهمیدم کوتاه بنویسم یا بلند یا متوسط (دو نقطه دی). آخه کوتاه که می نویسم میگن خوب بود پارمیس اما چرا کوتاه...!!! چشم من سعیم رو می کنم. شاد موفق و سلامت باشید. یا حق.

mardi ke morde bood دوشنبه 27 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 02:46 ق.ظ http://zendeh-be-goor.blogsky.com

سلام........من با قسمت سهراب سپهریش بیشتر موافقم.....خیلی وقت پیش یه سری شعر رو ترکیب کردم....شما هم بخونش ....بی شباهت به کار شما نیست......http://zendeh-be-goor.blogsky.com/?PostID=9

سلام آقا سهند.خوبین شما؟چشم می خونم. موفق باشید عزیز. یا حق.

مهران دوشنبه 27 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 09:38 ب.ظ http://hashiyee.blogfa.com

کاشکی همه پدر ها پسر هاشون رو به همچین سفری می بردند تا همه ارزش داشتنی هاشون رو درک می کردند.

سلام آقا مهران. آره دقیقا حق با شماست موافقم. شاد باشید و موفق. یا حق.

علی سه‌شنبه 28 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 12:18 ق.ظ http://www.sheved.blogfa.com

سلام خیلی مطلب قشنگی بود افرین
ضمنا منم عاشق سهرابم چه شعر خوبی ازش گزاشتی.

سلام آقای علی. خوش اومدین.مرسی از شما.ممنونم. خوشحال شدم از آشنایی با شما.در پناه خدا شاد سلامت و موفق باشید. یا حق.

[ بدون نام ] سه‌شنبه 28 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 12:19 ق.ظ

...

علی سلطانی مجد سه‌شنبه 28 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 03:01 ق.ظ http://asheghi4u.blogsky.com

سلام خانم پارمیس من اشعار آقا سهراب رو دوست دارم وبلاگ شما رو هم که بهترینا رو گلچین می کنه دوست دارم . ادامه بدید منم یه زمانی می خواستم شاعر بشم اما چون درآ«د نداشت نشدم ( خنده)

سلام آقای علی. مرسی از لطف شما ممنونم عزیز. چه جالب (دونقطه دی). انشاالله که موفق باشید. شاد باشید و سلامت. یا حق.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد